نقد و بررسی قسمت 5 فصل 5 فرار از زندان


"We all the champions"




نقد و بررسی :

اسپویل دارد

ظاهرا این فصل از فرار داره ضرب دری میره جلو ! یک قسمت بی نظیر و یک قسمت متوسط بعدش! ظاهرا قسمت های فرد قسمت های متوسطی هستن و قسمت های زوج قسمت های ناب و درجه یک مثل اوج سریال !

متاسفانه این قسمت از سریال جذابیت قسمت های سابق رو نداشت .

این قسمت تکلیفش با خودش معلوم نبود ، اصلا هدف این قسمت چی بود ؟! درگیری بیشتر با داعش در یمن؟ این قسمت هر چی که در گذشته بود رو بیشتر کش داد و هیچ اتفاق ویژه ای نیفتاد .

اتفاقات این قسمت هیچ چیز ویژه ای نداشت و اصلا سبک فرار از زندان رو نداشت!

روند این قسمت کند بود و بزن بترکون فرار از زندانی همیشه رو نداشت ، و از طرفی تکلیفش با خودش معلوم نبود که دقیقا هدف ساخته شدن این قسمت چیه!

در این قسمت بلاخره از زبان خود مایکل داستان زنده شدنش رو شنیدیم که ظاهرا کلرمن قدرت کافی برای اینکار رو نداشت و مایکل اسیر دست پوزیدئون شده و برای اون در جاهای مختلف دنیا تروریست های بین المللی رو فراری میداده ؛ اما این داستان به نظرم جذابیت کافی برای این همه انتظار رو نداشت و شاید اگر داستان برگشت مایکل کمی پیچیده تر و حرفه ای تر بود بیشتر به دلمون میشست؛ آخه ناسلامتی می فراموش میکنه مایکل جلوی ژنرال با اون عظمت که در تمام سازمان های آمریکا نفوذ داشت ایستاد و به خواسته اش تن نداد اما همین مایکل جلوی یک مامور فراری CIA سکوت کرده و به درخواستش برای فراری دادن تروریست های بین المللی و عواقب بعدش تن داده!! این اصلا با شخصیتی که از مایکل اسکوفیلد به خاطر داشتیم همخوان نیست ، مایکلی که ما میشناختیم همیشه برای انجام کارش راه حلی پیدا میکرد حتی اون موقع که لینکلون پیش مادرش تیر خورده بود و سارا تو دفتر ژنرال اسیر بود رو یادتونه؟ چه موقعیتی بد تر از این میتونست باشه؟ اما کاری که مایکل کرد رو به خاطر بیارید! در کل  داستان برگشت و علت برگشت مایکل زیاد قانع کننده نبود!



خب بخش دیگه فیلم هم مربوط به جیکوب و سارا بود ؛ در قسمت قبلی که ظاهرا با شرور داستان مواجه شدیم و جیکوب رو دیدیم اما در این قسمت همون شرور اخلاقش عوض شد و حرکاتی عجیب از خودش نشون داد که مارو ظاهرا بین شر بودن یا خیر بودن خودش گیر بندازه! اما از نظر من این حرکات اونقدر نمایشی بود که خود شخصیت سارا هم قبولشون نکرد چه برسه به ما ؛ البته برای واضح شدن اینکه جیکوب در حقیقت چیکاره است باید صبر کرد و قسمت های بعد رو دید اما بعید میدونم که شخصیت مثبتی پشت این چهره سرد خوابیده باشه!

از طرف دیگه در این قسمت مایکل هم مایکل سابق نبود ! خیلی لج باز و کله خر شده بود و رفتار هاش پر از اشتباه بود! اینکه از گذشته خودش به خاطر کارهایی که کرده دلخوره و عذاب وجدان داره قبول اما این ربطی به رفتار های عجیب و غریبش و همچنین لج بازی های احمقانه و بی برنامه اش نمیشه! سریال در این قسمت شخصیت با هوش و ذکاوت مایکل رو کلا زیر سوال برد! کاری کرد که لینکولن کله خراب رفتار هاش از مایکل منطقی تر به نظر برسه! فرار با قطار از تو دل داعشی ها عجیب ترین تصمیم ممکن بود که سریال بخشی از تایمش رو با اون به هدر داد ، و از طرفی ابوامیر یک چشمی هم که به دنبال مایک و دار و دسته اش راهی شده اصلا به عنوان یک آنتاگونیست یا بدمن داستان شخصیت قابل قبولی نداره و بیش از حد ضعیف و مزخرفه! هم رفتار هاش ، هم چهره اش و هم دیالوگ هاش!


اتفاقات عجیب هم در این قسمت زیاد بود ؛ از تصمیمات مایکل بگیر تا اینکه در اون بیمارستان وقتی داعشی ها پشت در هستن مایک و دار و دسته با هم مشغول صحبت و درد دل و موزیک ویدئو گوش کردن اند!

اینکه چرا بعد از کشتن داعشی ها اسلحه و لباس اون هارو برنمیدارن و استفاده نمیکنند؟

اینکه چرا ابوامیر رو بعد از کشته شدن سید نمیکشن؟

البته کشته شدن سید هم بار داستانی و تعلیق کافی نداشت و اصلا شخصیت سید در حد و اندازه ای نبود که بتونه ترحم مارو برانگیزه

البته به نظرم زیباترین سکانس این قسمت حرکت خفن کره ای داستان بود که با آهنگ فردی مرکوری داعشی هارو به هلاکت رسوند!



حرف آخر:

این قسمت از فرار از زندان در هر جهت یک پسرفت بزرگ در این فصل بود و اصلا با قسمت های سابق قابل قیاس نبود ، نه هدف خاصی و نه تعلیق و اکشن خاصی!

داستان هم تغییر چندانی نکرد ، در کل این قسمت در بهترین حالت یک قسمت خنثی بود!


نمره این قسمت : 60 از 100