نقد و بررسی فیلم بادیگارد

 

 

 

 

معرفی فیلم:

نامزد 6 سیمرغ بلورین و سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد برای پرویز پرستویی و سیمرغ جلوه های ویژه بصری

دومین فیلم برتر از دیدگاه مردم در جشنواره 34

نویسنده و کارگردان : ابراهیم حاتمی کیا

مدیر فیلمبرداری : محمود کلاری

بازیگران : پرویز پرستویی ، بابک حمیدیان ، امیر آقایی ، مریلا زارعی ، محمود عزیزی ، دیبا زاهدی ، فرهاد قائمیان و شیلا خداداد

هزینه تولید : نامشخص

فروش 7 میلیارد تومان

 

 

خلاصه فیلم:

داستان فیلم راجع به تحول شخصیتی یک محافظ به نام حیدر ضبیحی را نشان میدهد که از حافظت از شخصیت سیاسی خسته شده و به سمت محافظت از نخبه هسته ای روی می آورد.

 

نقد و بررسی:

 

بادیگارد اثری است قابل قبول و گاهاً دلنشین از حاتمی کیا کارگردان صاحب سبک دفاع مقدس که کمتر در سینمای امروز کشورمان میتوان مشابه اش را یافت.

فیلمی قصه گو با پرداخت مناسب شخصیت اصلی فیلم یعنی حیدر ضبیحی که باعث آن میشود تا تماشاگر بتواند با شخصیت اصلی فیلم ارتباط برقرار کند و دغدغه او را درک کند ؛ اما نه هر مخاطبی ! قطعاً افرادی که به حاتمی کیا به عنوان نماینده جبهه پایداری و به فیلمش به عنوان فیلمی که از مردم و جامعه دور بوده و فازی مخالف با جریان غالب این روز ها یعنی اعتدال دارد مینگرند فیلم را درست درک نکرده و با نگاه متعصبانه خویش تنها خود را از لذتی که شاید کمتر این روز ها در سینمای ایران اتفاق بیافتد محروم ساخته اند. این دیدگاه انتقادی نسبت به اصول حاکم بر فیلم در نقد های نوشته شده در وب سایت های مختلف دیده میشود که به این فیلم برچسب سفارشی و به حاتمی کیا برچسب سفارشی ساز این روز ها را میزندد و نسخه فیلم را همان اول کار میپیچند ! بدون در نظر گرفت عوامل بسیاری که فیلم حاتمی کیا را جزو فیلم های خوب سینما قرار میدهند .

فیلم ساختار منطقی و قابل قبولی دارد که در این روز های سینمای ما مشابه آن کمتر یافت میشود . یعنی اکثر فیلم هایی که از سینمای ما پخش میشوند در واقع اصلاً لیاقت اسم فیلم را ندارند چه برسد به آنکه بخواهند نقد و بررسی شوند اما بادیگارد از این قاعده مستثناست ؛ چرا که قصه ای جذاب و گیرا برای تعریف کردن دارد . داستان تحول شخصیتی محافظی که در اعتقادات خود شک کرده است ، شک در شخصی که از آن حفاظت میکند و شک در اعتقادی که پشت این حفاظت وجود دارد که باعث میشود که این محافظ دست از محافظت اشخاص سیاسی بردارد و به محافظت از نخبه هسته ای کشور بپردازد ، نخبه ای که بنابر محیطی و برهه زمانی که در آن رشد کرده اعتقادی به محافظت ندارد و خود را شخصیتی مستقل میپندارد و شغل خود را عاملی بازدارنده در مسیر شخصی زندگی اش نمیبیند . همانگونه که میبینید داستان فیلم جذاب و مخاطب پسند است.

بازی های خوب و پخته بازیگران فیلم شخصیت های فیلم را برای ما قابل قبول میکنند و مخاطب میتواند با شخصیت های فیلم ارتباط برقرار کند که این خود هنر بازیگری بازیگرانی مانند پرویز پرستویی و مریلا زارعی و سایر عزیزان را میرساند که در این فیلم دقیقاً به اندازه خود بازی کرده اند ؛ هر چند که با سیمرغ بازیگر مرد برای پرستویی موافق نیستم چرا که پرویز پرستویی این نقش را بی نقص بازی کردند اما نقش حیدر زبیحی نقشی نبود که بازیگر بتواند خیلی در آن جلوه گری کند و هنر خود را به نمایش بگذارد.

کارگردانی این فیلم واقعاً خوب و در حد و اندازه سینمای ایران عالی است ، انصافاً چند نفر در ایران هستند که میتوانند سکانسی مشابه با سکانس پایانی تونل این فیلم را بسازند؟ واقعاً حاتمی کیا انتخاب زاویه دوربین ، استفاده از جلوه های ویژه میدانی و بصری و بازی گیری از بازیگران در کشورمان به سطحی رسیده که کمتر کسی در این سطح قرار دارد . در مورد بادیگارد هم به نظر من نه تنها حق این فیلم نامزدی برای سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بود ( که به ناحق از این فیلم سلب شد ) بلکه مستحق بردن جایزه بهترین کارگردانی بوده است ( البته با تمام احترامی که برای سایر عزیزان قائل ام) .

جلوه های ویژه میدانی و بصری خوب ، موسیقی متن زیبا ، دوربین و صدای خوب همه جزو عواملی اند که قطعاً این فیلم را مناسب پرده سینما کرده و تجربه شما را از فیلم دلنشین تر میکندد.

و در آخر نمیتوانم از نکات جذابی که در فیلمنامه بود و برای من بسیار جذب و دلنشین بود چشم پوشی کنم ؛ اینکه حیدر در آغاز فیلم با مشکل بی خوابی و مشکل چشم به مطب دکتر مراجعه میکند و در طول فیلم مشکل بی خوابی که نشانه ای از شک و تردید است اورا آزار میدهد اما در پایان فیلم با آرامش به خوابی ابدی فرو میرود مرا یا فیلم بی خوابی اثر کریستوفر نولان با بازی آل پاچینو می اندازد که این چنین تقلید هایی نه تنها مضمون نیستند بلکه بسیار هم خوب و به جا هستند و چه خوب است اگر که دیگر فیلمسازان ما نیز از این جور جذابیت ها برای گیرا تر شدن فیلمنامه خود استفاده کنند.

البته فیلم ویژگی های بدی نیز دارد که در زیر به آنان اشاره میکنم:

اول اینکه فیلمنامه فیلم بسیار کند پیش میرود و 90 دقیقه ابتدایی فیلم بیشتر شبیه یک مقدمه خیلی طولانی برای یک پایان مستحکم است که البته اگر که حاتمی کیا نقاط عطف بیشتری در طول فیلمنامه به کار میبرد و ذوق هنری مخاطبان را بیشتر تحریک میکرد قطعاً اثر گذاری فیلم دو چندان میشد اما حیف که این کار را نکرد و تجربه تماشای فیلم تا دقیقه 90 کمی یکنواخت بوده و لذت بردن از آن دشوار است!

دوم اینکه شخصیت اصلی فیلم حیدر ضبیحی است و دیگر هیچ ! الباقی شخصیت ها همگی فقط برای خدمت به حیدر و شخصیت حیدر و تحول شخصی و اعتقادی اش در فیلم قرار گرفته اند ! اگر که با پرداخت مناسب تری از سایر شخصیت ها و دغدغه هایشان مواجه میشدیم قطعاً ارتباط بیشتری با آنان میتوانستیم برقرار کنیم.

سوم اینکه شخصیت ها و اتفاقات بی ارزش و بی ثمر زیادی در طول فیلم قرار دارد که تاثیری در پیشبرد خط داستانی فیلم ندارند. مثلاً دختر کوچک حیدر موجودی کاملاً اضافی است که بود و نبودش تاثیری برای ما ندارد ، گویی که این شخصیت برای خود حیدر و مادرش نیز هیچ اهمیتی ندارند!

ای کاش این باگ ها در فیلمنامه نبود تا بادیگارد میتوانست در سطح بالاتری قرار گیرد.

 

 

 

 

نکات مثبت فیلم :

جلوه های ویژه قابل قبول

بازی خوب بازیگران

داستان هدفمند

 

 

نکات منفی فیلم:

پیروی بسیار کند و آهسته داستان فیلم

شخصیت پردازی ضعیف سایر شخصیت ها به جز شخصیت اصلی

نداشتن نقاط عطف جذاب برای مخاطب

یکنواخت بودن ریتم فیلم به جز در دقایق آغازین و پایانی

 

 

 

حرف آخر:

بادیگارد فیلمی دغدغه مند است که حرف دل کارگردانش را میزند که این جای ستایش بسیار دارد که حاتمی کیا حرفش را بدون تعارف و بدون ترس بیان میکند 

اینکه این فیلم حرفی برای گفتن دارد و از ساخت خود هدفی مشخص را پیگیری میکند خود جای شکر دارد.

و البته تماشای فیلم چه برای موافقان و چه مخالفان فیلم اگر با دیدی باز و به دور از تعصبات سیاسی باشد با در نظر گرفتن تمام نقاط ضعف کارگردانی و داستان نویسی می تواند تجربه ای لذت بخش در سطح سینمای ایران باشد.

 

نمره فیلم  :  53 از 100